افروز باقری؛ بهرام ملکمحمدی؛ بنفشه زهرایی؛ امیرحسام حسنی؛ فرزام بابائی
چکیده
بهمنظور تدوین و دستورسازی راهبردهای توسعه پایدار منابع آب زیرزمینی، نگاه یکپارچه به تغییرات کاربری اراضی، تغییرات اقلیم، سامانه اجتماعی و پاسخ سامانه هیدرولوژیک به آنها، نیاز است. عدم توجه به ایجاد تعادل بین این متغیرها در تغذیه و تخلیه منابع آب زیرزمینی، منجر به بروز مشکلاتی از جمله فرونشست زمین، پیشروی آبهای ...
بیشتر
بهمنظور تدوین و دستورسازی راهبردهای توسعه پایدار منابع آب زیرزمینی، نگاه یکپارچه به تغییرات کاربری اراضی، تغییرات اقلیم، سامانه اجتماعی و پاسخ سامانه هیدرولوژیک به آنها، نیاز است. عدم توجه به ایجاد تعادل بین این متغیرها در تغذیه و تخلیه منابع آب زیرزمینی، منجر به بروز مشکلاتی از جمله فرونشست زمین، پیشروی آبهای شور، کاهش کیفیت آبها، افزایش هزینههای پمپاژ و غیره در بیشتر آبخوانهای کشور شده است. در این پژوهش، منطقه لنجانات بهعنوان یکی از مناطق مهم حوزه آبخیز زایندهرود بهدلیل اندرکنش با رودخانه، وجود تغییرات کاربری اراضی و افزایش گسترده برداشت از آبخوان منطقه، بهعنوان مطالعه موردی انتخاب شد. نتایج پیشبینی دما و بارش در سناریوی خوشبینانه و بدبینانه تا سال 2035 بهوسیله مدل LARS و نتایج بررسی تغییرات کاربری اراضی گذشته و آینده و محاسبه ضریب تاثیر کاربری (ضریب تعدیل) با استفاده از نرمافزارهای IDRISI SELVA ،ENVI و مدلهای تلفیقی مارکوف و اتوماتای سلولی، برای بررسی میزان رواناب در آینده و سهم آن در تغذیه آبخوان وارد مدل مورد مطالعه (تلفیق WEAP و ANFIS) شد. نتایج نشان میدهد که تغییرات اقلیم و تغییرات کاربری جزء پارامترهای تاثیرگذار بر مطالعات منابع آب زیرزمینی هستند. بهطوریکه پیشبینی میشود، در منطقه مورد نظر بهدلیل کاهش میزان بارندگی و افزایش دما، میزان رواناب کاهش و بهدلیل تغییرات کاربری زمین و افزایش برداشت آبهای زیرزمینی، نفوذ رواناب و بهدنبال آن تغذیه و تراز آب زیرزمینی کاهش یابد. میانگین حجم بارش در سالهای مشاهداتی 194.17 میلیون مترمکعب برآورد شد که از این مقدار، 99 میلیون مترمکعب آن به آبخوان نفوذ کرده است. میانگین حجم تغذیه آب زیرزمینی پس از تاثیر ضریب تعدیل 1.051 بهترتیب در سناریوی خوشبینانه 107.09 و در سناریو بدبینانه 93.72 میلیون مترمکعب پیشبینی شد.